نام محصول : کتاب آوای کوهستان
نویسنده : یاسوناری کاواباتا
مترجم : داریوش قهرمان پور

عمدهی نویسندگان و هنرمندان ژاپنی پس از دوران میجی، به خاصه آنها که در نیمهی اول قرن بیستم و در زمان اوج ملیگرایی راسیستی ادغامشده با نوع خاصی از غربگرایی، رشد و نمو یافته و آثارشان را خلق کردند، نگرانی عجیبی نسبت به ازبینرفتن و کمرنگ شدن سنتهای ژاپنی در تمام شئونش داشتند.
حتی هنرمندان چپگرایی مثل میزوگوچی و دازای هم این دغدغهی اساسی را با خود حمل میکردند و با وجود نقد بنیادینشان به بسیاری از مظاهر زیست سنتی ژاپنی، بازهم مواهب آن را ستایش میکردند.
در این میان نویسندگانی حضور داشتند که راویان مدرن و درعینحال معتقد و متکی به سنتهای ژاپنی بودند و همواره با انگارهای منتقدانه نسبت به سیاست و اجتماع، فرهنگ کشورشان را با جزئیاتی شورانگیز ستایش میکردند.
«یاسوناری کاواباتا» یکی از آن نمونههای درخشان است که شاید در دو سدهی گذشته نتوان نویسندهای ژاپنی را نام برد که این حجم از شهرت و ستایش را توامان داشته باشد. «آوای کوهستان» رمانیست که کاواباتا پساز جنگ جهانی دوم نوشت و حکایت خانوادهایست که جنگ شکافی عمیق در زندگی فردی و جمعیشان به وجود آورده است.
کاواباتا که در ساختن بدیعترین و شخصیترین تصاویر از طبیعت پیرامون و انسانها استادی تمامعیار است، همچون نقاشان، تصویرگران و هایکوسرایان کهن ژاپنی، به عمق زیباشناختی و فلسفی هر واقعیت قابل دیدن و شنیدن نفوذ میکند و این مهم را در کتاب «آوای کوهستان» در رفیعترین فرمش انجام داده است. آوای کوهستان، رمانیست که با اندوهی عمیق، فسردگی مردمان افسونزدهای را نشان میدهد که جنگ و پیامدهایش، پیوندهایشان با خود و دیگران را از آنها ستانده و به زندانی به بزرگی همهی جهان افکنده است.
یاسوناری کاواباتا، زاده ی ۱۸۹۹ و درگذشته ی ۱۹۷۲، نخستین ژاپنی برنده ی جایزه ی ادبیات نوبل است.
او در کودکی (تا ۹ سالگی) خویشاوندان خود از جمله مادر، پدر، مادربزرگ و تنها خواهرش را از دست داد؛ دلیل حس انزوا و درون مایه ی مرگ در اکثر آثارش را همین یتیمی زودهنگام دانسته اند.او در سال ۱۹۲۴ از دانشگاه امپراتوری توکیو در رشته ی ادبیات فارغ التحصیل شد.
اولین اثر موفق او، «رقاصه ایزو» در سال ۱۹۲۵ به چاپ رسید. در سال ۱۹۴۵ یکی از بهترین آثارش، «آوای کوهستان» را نوشت و در سال ۱۹۶۸ موفق به دریافت جایزه ی نوبل شد. درباره ی خودکشی یوکیو میشیما دوست نزدیک خود گفت:
«هرچه هم انسان از جهان بیگانه باشد خودکشی راه حل نیست. هر چه آدمی که خودکشی کرده در خور ستایش باشد باز هم بسیار دور تر از قدیسان جای دارد.»وی که سال ها از ضعف جسمانی شدید رنج می برد در ۱۶ آوریل ۱۹۷۲ در شهر زوچی به وسیله ی گاز خودکشی کرد.