نام محصول : کتاب خلوتکده
نویسنده : ژان پل سارتر
مترجم : قاسم صنعوی

کتاب خلوتکده، که با عناوین «در بسته» و «جهنم» نیز ترجمه شده، معروفترین اثر نمایشی ژان پل سارتر است.
شخصیتهای نمایشنامه دو زن و یک مرد هستند که با مرگهایی متفاوت از دنیا رفتهاند و حال در یک جا گرد آورده شدهاند. کار آنان نمایش عذابهای ضمیر انسانهای محروم از آزادی است.
خلوتکده نمایشنامهای یک پردهای است، چهار شخصیت دارد که سه تای آنها اصلی هستند و نفر چهارم مردی است که به عنوان پیشخدمت خوانده میشود.
سه شخصیت اصلی در این نمایشنامه همانند سه ضلع یک مثلث که در عین ارتباط برهم نیز تاثیر میگذارند: دو زن (استل و اینس) و دو مرد (یکی به نام گارسن و شخصیت دیگری که با عنوان پیشخدمت خوانده میشود)، صحنه اتاقی است تزئین شده به سبک امپراتوری دوم فرانسه، که استل، اینس و گارسن پس از مرگ و در دوزخ یکدیگر را پیدا میکنند.
سارتر در این نمایشنامه با استادی موقعیتی را تدارک دیده تا شخصیتها در هراس از عاقبتی که در انتظار آنهاست به مرور گذشته خود بپردازند.
خلوتکده شاید بهترین نمایشنامه سارتر نباشد اما از جنبههایی مهمترین نمایشنامه اوست. به خصوص اثری کلیدی است که همراه با تهوع در اوایل کارنامه او بازتاب دهنده دیدگاههای فلسفی او و مشخصا اگزیستانسیالیسمی که از آن پس به عنوان چهره شاخص نمایندگی میکرد.
نکته جالب اینکه این نمایشنامه بدون هیچ مشکلی در زمانی که فرانسه تحت اشغال نازیها بود روی صحنه رفت، این درحالی است که سارتر در این نمایش به شکلی نمادین گوشه کنایهای به فرانسه و سیاستمداران فرانسوی که تسلیم آلمانیها شده بودند میزند.
شخصیتهایی که با توجه به کرده خود و همچنین ذهنیتی که از چگونگی دوزخ و عذابهایش در ذهن دارند، منتظر شکنجههایی جسمانی هستند با محکومیتی ابدی. این سه شخصیت نقطه اشتراکی باهم ندارند، گارسن مردی ترسو است که از جنگ گریخته، برای نجات جانش خیانت کرده، اما در نهایت دستگیر شده و به قتل رسیده شخصیتی که به شکلی کنایی به بزدلی فرانسه از ادامه جنگ با آلمان و تسلیم شدن به دشمن اشاره دارد.
اینس زنی همجنسگراست، زنی که او را دوست داشته چنان نومید ساخته که آن زن اینس را کشته سپس خود نیز خودکشی کرده است و اما استل زنی است که بار گناه مرگ کودک نامشروع خود را بر دوش میکشد.
ژان پل سارتر (Jean Paul Sartre) دربارۀ این اثر روایتی دارد که خلاصهاش چنین است:
سه دوست داشتم و خواستم نمایشنامهای بنویسم که هر سه در آن نقشآفرینی کنند و برای آن که به نظر نرسد یکی را کم اهمیتتر از دیگران دانستهام به این تکنیک روی آوردم که هر سۀ آنان در تمام طول نمایش در صحنه حضور داشته باشند.
چون گفتۀ معروف «جهنم یعنی دیگران» در این اثر آمده، سارتر برای رفع شبهه در این مورد گفته است:
پنداشتهاند که من میخواستم بگویم رابطههای ما با دیگران همواره مسموم است و این رابطهها همیشه جهنمیاند، حال آن که میخواهم بگویم اگر رابطه با دیگری پیچیده و آلوده باشد، آن وقت دیگری جز جهنم نمیتواند باشد. توجیه این گفته این است که برای شناخت خودمان، دیگران مهمتر از خودمان هستند.
وقتی ما به خودمان فکر میکنیم، با وسایلی که دیگران دربارهمان به ما دادهاند راجع به خود داوری میکنیم. هر چه من راجع به خودم بگویم همیشه داوری دیگران در آن راه مییابد.
در بخشی از کتاب خلوتکده میخوانید:
آه! از یاد بردن. چه حرف بچگانهای! من حضور شماها را تا مغز استخوانهایم حس میکنم. سکوت شما گوشهایم را پر میکند. شما میتوانید دهان خودتان را میخکوب کنید، میتوانید زبانتان را قطع کنید، ولی آیا میتوانید مانع از وجود داشتنتان بشوید؟
آیا میتوانید فکرتان را متوقف کنید؟ من صدای تیکتاک آن را میشنوم، مثل ساعت، و میدانم که شما هم صدای فکر من را میشنوید.
هر قدر خودتان را کنج کاناپهتان بفشارید، همهجا هستید، صداها به صورت آلوده به من میرسند، زیرا شما آنها را در راه شنیدهاید.
شما حتی چهرهام را از من دزدیدهاید: شما آن را میشناسید و من نمیشناسمش.
و او؟
او؟
شما او را از من دزدیدهاید: و اگر تنها باشیم، فکر میکنید جرات داشته باشد با من این طور رفتار کند؟
نه، نه: این دستها را از روی صورتتان بردارید، شما را به حال خودتان نمیگذارم، این طور خیلی راحت خواهد بود. در این صورت شما آن جا بدون احساس باقی میمانید، غرق در خود، مثل یک بودا. من چشمها را میبندم، احساس خواهم کرد که او تمام سر و صداهای زندگیاش، حتی صدای خش خش پیراهنش را تقدیم شما خواهد کرد و لبخندهایی که شما نخواهید دید به سویتان خواهد فرستاد… خیر، این طور نه! من میخواهم که جهنم خودم را انتخاب کنم؛ میخواهم شما را با تمام نیروی چشمهایم نگاه کنم و در حالی که چهرهام آشکار است بجنگم.
فهرست
صحنه اول: گارسَن، پیشخدمت طبقه
صحنه دوم: گارسَن [تنها]
صحنه سوم: گارسَن، اینس، پیشخدمت
صحنه چهارم: اینس، گارسَن، استل، پیشخدمت
صحنه پنجم: اینس، گارسَن، استل
در ۲۱ ژوئن سال ۱۹۰۵ در پاریس به دنیا آمد. حاصل ازدواج و رابطه یک افسر نیروی دریایی فرانسه با زنی از طبقه ممتاز؛ اما ژان پل سارتر فرصت چندانی برای درک حضور پدر نداشت. سوغات پدر در یکی از سفرهایش به هند و چین، تب بود. تبی عجیب که دست آخر باعث مرگ او شد تا پسرک عزیزدردانه پانزدهماهه بماند و مادری که بعد از این اتفاق تصمیم به ترک پاریس گرفت.
آنه، دست پسرش را گرفت و به زادگاهش رفت. جایی که خانواده ثروتمندش زندگی میکردند. اما فقط ثروت نبود، او دخترعموی آلبرت شوایتزر پزشک معروف برنده جایزه صلح نوبل بود و همین نشان میدهد که در خانواده او، سواد و فرهنگ، اصلی جداییناپذیر از تربیت فرزندان داشت.
در وهله اول تربیت ژان پل سارتر را پدربزرگش به عهده گرفت.
شارل شوایتزر که معلم زبانهای خارجی بود و سارتر را با زبان آلمانی آشنا کرد.
او ده سال در خانه پدربزرگ زندگی کرد و بزرگترین تفریحش چرخیدن در کتابخانه بزرگ او بود. همه چیز خوب پیش میرفت و خوشبختی، مفهومی ساده از زندگی روزمره بود.
تا اینکه چشم راست سارتر درگیر بیماری آب مروارید شد. همین بیماری باعث شد چشم، به تدریج انحراف پیدا کند و البته به نشانهای همیشگی و پررنگ از تصویر او تبدیل شود. همین وضعیت چشمش، او را خانهنشین کرد. ترجیح میداد توی خانه بنشیند و سرگرم کتابها باشد.
همانگونه که خود در کتاب «کلمات» خاطرات دوران کودکیاش را بیان میکند، کودکی تیزهوش اما گوشهگیر بود. سالهای کودکی را بیش از هرجا، میان انبوه کتابها به خواندن آثار مهم ادبی و تاریخی گذراند.
سارتر بعد از پایان مدرسه و گرفتن دیپلم، همراه با رفیق شفیقش، نیزان به دانشسرای عالی پاریس رفت تا معلمی یاد بگیرد. آن دو با هم در آنجا دست به انتشار مجله دانشسرا زدند و این نخستین کار مطبوعاتی ژان پل سارتر به شمار میرفت.
«تهوع» اصلیترین نوشته ادبی سارتر به شمار میرود که در سال ۱۹۳۸، زمانی که او استاد دانشگاه بود منتشر شد. تهوع رمانی فسلفی و اگزیستانسیالیستی است.
«مگسها» یکی دیگر از آثار ژان پل سارتر است که سال ۱۹۴۳ منتشر شده است. این اثر نمایشنامه است و در سه پرده روایت میشود. «دستهای آلوده» یکی دیگر از نمایشنامههای این نویسنده است. این اثر تشکیلات و اجتماعی را نشان میدهد که برای ورود به آن باید از تمامی امیال و خواستههای فردی و غیر حزبی گذشت.
مجموعه سهگانه «راههای آزادی» شامل سه رمان معروف و جاودانهی «سن عقل»، «تعلیق» و «عذاب روح» است.
این مجموعه روایت وضعیت زندگی مردم در دوران جنگ فرانسه است که دو عنوان اول آن سال ۱۹۴۵ و عنوان سوم آن سال ۱۹۴۹ منتشر شده است. «ادبیات چیست» یکی دیگر از آثار معروف سارتر است که سال ۱۹۴۸ منتشر شده است. این کتاب یک اثر پژوهشی و تحقیقی دربارهی ادبیات و هنر است. این اثر یکی از مشهورترین آثار نوشتهشده دربارهی ادبیات است که به فارسی هم ترجمه شده است.
از دیگر کتابهای سارتر میتوان از کلمات، شیطان و خدا، جنگ شکر در کوبا، چرخدنده، زنان تروا، کار از کار گذشت و روسپی بزرگوار نام برد.