نام محصول : کتاب پنه لوپه به جنگ می رود
نویسنده : اوریانا فالانچی
مترجم : ویدا مشفق
«تو ادیسه را در خاطرم زنده میکنی که به فتح دیوارهای تروا میرود؛ ولی عزیز من تو ادیسه نیستی، پنه لوپه هستی. میفهمی یا نه؟
نباید به جنگ بروی. خودت را با بافتن تور مشغول کن. چرا نمیفهمی؟
زن نمیتواند مرد باشد.» این جملات بخشی از دیالوگهای کتاب پنهلوپه به جنگ میرود اثر اوریانافالاچی است.
نویسندهی مشهور کتابهایی همچون «جنس ضعیف» و «نامه به کودکی که هرگز زاده نشد» داستان دیگری نوشته است که روایتی خواندنی دارد. روایتی با حرفهای زیاد و خواندنی که مانند بسیاری از آثار فالاچی زن در محوریت آن است.
ماجرای دختر ۲۶ سالهٔ ایتالیایی است که برای یک سفری کاری به آمریکا میرود. او به شهری میرود که در نوجوانی عاشق یکی از اهالی آن شهر بودهاست. اما این عشق ناکام رها شده بود.
او در نیویورک ریچارد را پیدا میکند و رابطه بینشان از سرگرفته میشود.
از طرفی هنوز چند ماه نیست که جوانا و مرد جوان ایتالیایی، فرانچسکو وارد رابطه شدهاست.
اما عشق قدیمی، او را فراموشکار میکند.
فرانچسکو که میداند در دل جوانا چه میگذرد، هنگام رفتنش به او میگوید: تو ادیسه را در خاطرم زنده میکنی که به فتح دیوارهای تروا میرود؛ ولی عزیز من تو ادیسه نیستی، پنه لوپه هستی. میفهمی یا نه؟ نباید به جنگ بروی. خودت را با بافتن تور مشغول کن. چرا نمیفهمی؟
زن نمیتواند مرد باشد.