پائولو کوئيلو سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل و در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانهدار و پدرش مهندس بود و این پدر و مادر رویای مهندس شدن را برای پسر خود در سر داشتند. ولی او وقتی نوجوان بود، تصمیم گرفت یک نویسنده شود. درونگرایی و سرپیچی کوئيلو از سنت ها و رویاهای پدر و مادرش در ۱۶ سالگی، منجرشد تا آن ها او را به یک بیمارستان روانی بفرستند که از آنجا سه بار فرار کرد. سرانجام کوئيلو در مدرسه حقوق ثبت نام کرد و رؤیای خود برای نویسنده شدن را رها کرد. ولی یک سال بعد، مدرسه را ترک کرد و مدتی مثل یک هیپی زندگی کرد، مسافرت میکرد به جنوب آمریکا، شمال آفریقا، مکزیک، و اروپا و در سال ۱۹۶۰ به مواد مخدر روی آورد.
در سال ۱۹۷۴، کوئيلو به جرم فعالیت های خرابکارانه توسط دولت نظامی حاکم دستگیر شد، دولت اشعار کوئيلو را به عنوان جناح چپ برای خود تهدید آمیز می دید. او را به شکنجهگاه نظامی منتقل کردند، اما او با تظاهر به جنون و اشاره به سابقهی سه بار بستریاش در بیمارستان روانی، ازمرگ نجات یافت. وقتی شکنجهگران در اتاقش بودند، خودش را میزد و درنتیجه از شکنجهی او دست کشیدند و آزادش کردند.
[ad_2]
Source