روح کلمه ایست به قدمت تاریخ انسان و جوهریست که بیش از هر مسئلۀ دیگر فکر انسان را به خود مشغول داشته است. از قدیم الایام تاکنون از مذاهب گرفته تا فلسفه های پیشرفته و فرهنگ عامه و حتی خرافات دربارۀ روح اظهار نظر کرده اند و ذهن بشر را درگیر مسئله و وجودی نموده اند که به شهادت بزرگترین دانشمندان علوم تجربی خود علم در اواخر قرن بیستم پاسخ جامع و مانعی برای آن ندارد. کامیل فلاماریون روح شناس قرن نوزدهم فرانسه , تحقیقات خود را چنین خلاصه می کند:
۱- روح مانند موجود واقعی وجود دارد و مستقل از بدن است. این پایه عقاید روح گرایان است که قبلا” به آن اشاره کردیم.
۲- دارای قوایی است که هنوز علم آنرا نشناخته است . روح می بیند, می شنود , فکر می کند و با دنیای خاکی در تماس است. اگر فکر کنیم هیچ احساسی ندارد اشتباه است. روح انسان دارای قدرت و اثرات فیزیکی است.
۳- روح از فاصلۀ دور و بدون مداخلۀ حسی از طریق تله پاتیک می تواند عمل کند.
۴- در طبیعت یک عامل روانی فعال و عامل وجود دارد که ماهیت آن بر ما پوشیده است و بالاخره امروز می توان یک چیز دیگر بر آن افزود.