نام محصول : کتاب عشق سیال
نویسنده : زیگمونت باومن
مترجم : عرفان ثابتی

ضعف عجیب پیوندهای انسانی، احساس ناامنی ناشی از ضعف، و تمایلات متضاد برای سفت کردن پیوندها و در عین حال سست نگه داشتن آنها، موضوعات اصلی این کتاب “عشق سیال (در باب ناپایداری پیوندهای انسانی)” است که توسط زیگمونت باومن، یکی از اصیل ترین و تأثیرگذارترین متفکران اجتماعی به نگاش در آمده است.
این اثر که توسط”عرفان ثابتی ” به فارسی برگردانده شده برای دانشجویان و دانش پژوهان جامعه شناسی و به طور کلی علاقه مندان علوم اجتماعی و انسانی بسیار مورد توجه خواهد بود.
به هر کسی که علاقه مند به تغییر ماهیت روابط انسانی است پیشنهاد میشود که این کتاب “عشق سیال (در باب ناپایداری پیوندهای انسانی)” را بخواند .
نویسنده این کتاب تلاش میکند تصویری از روابط انسانی در جامعه «معاصر» مدرن ترسیم کند.
میتوان توصیف نویسنده را اینگونه خلاصه کرد که زندگی امروز «متغیر» است، زیرا سلسلهمراتبهای اجتماعی زمان کافی برای شکلگیری یا انحلال فوری ندارند، زیرا ایدئولوژی یا ایدهها فقط تأثیری گذرا دارند و به این دلیل که استراتژیهای بازاریابی که مصرفکنندگان را هدف قرار میدهند، بیممصرف هستند.
زیگمونت باومن متولد 19 نوامبر ۱۹۲۵ و درگذشته ۹ ژانویه ۲۰۱۷، جامعهشناس و فیلسوف لهستانی الاصل بود.
وی از سال ۱۹۷۱ به عنوان استاد جامعهشناسی در دانشگاه لیدز انگستان مشغول به کار شد.
باومن یکی از برجستهترین نظریه پردازان اجتماعی جهان بود که در زمینه موضوعاتی چون مدرنیته و هولوکاست، پستمدرنیته و هنر پسانوگرا کتاب نوشت.
خانواده او یک خانواده نه چندان مذهبی یهودی بودند.هنوز ۱۴ ساله نشده بودکه با حمله آلمان به لهستان در ۱۹۳۹ مجبور شد به همراه خانواده اش به روسیه پناه ببرد.
باومن در روسیه به ارتش لهستانیهای مهاجر پیوست و علیه آلمان وارد جنگ شد.
در سال ۱۹۴۵ او در دو جنگ بزرگ در منطقه پامرینیا و همینطور برلین شرکت داشت و در پایان این جنگ مدال شجاعت گرفت.
پس از جنگ به شغل نظامی خود ادامه داد و تا سال ۱۹۴۸ افسر اطلاعاتی و سپس افسر نظامی بود.
در سال ۱۹۵۳ پدر او که یک صهیونیست بود به سفارت اسراییل مراجعه کرد و این مسئله باعث اختلاف شدید او با پسرش که یک چپگرای ضدصهیونیست بود، شد. با این حال، خود باومن در همان سال به خاطر یهودی بودن از ارتش اخراج شد.
باومن تحصیل را ادامه داد و موفق به اخذ دکتری و تدریس در دانشگاه شد اما در جریان حوادث سال ۱۹۶۸، او هم مثل اکثر یهودیان لهستان از این کشور اخراج و مجبور شد به اسراییل برود.
مدت کوتاهی بیشتر نتوانست در اسراییل بماند و به خاطر اعتراضاتی که به اقدامات اسراییل علیه فلسطینیان داشت مجبور به ترک اسراییل شد و به لیدز در انگلستان رفت.
او در ابتدای دهه ۱۹۹۰ بازنشسته شد اما همچنان به عنوان استاد ممتاز در این دانشگاه به تدریس و تحقیق ادامه داد و در واقع مهمترین آثار خود را پس از بازنشستگی نوشت.























