سِندبادنامه یا کتاب حکیم سندباد یا داستان هفتوزیر، داستانی قدیمی است که ظاهرا از هندی به فارسی آمده و در زمان ساسانیان به پهلوی ترجمه شده است. این کتاب نخست به دستور نوح بن منصور سامانی توسط خواجه عمید ابوالفوارس فناروزی به فارسی دری ترجمه شد و آن را به عربی نیز ترجمه کردند تحت عنوان «حکایه الملک المتوج مع امراه الملک و الحکیم السندباد و سبع الوزراء و حکایه کل واحد منهم» .
در قرن ششم محمد بن علی ظهیری سمرقندی- از مترسلان و کاتبان ایرانی در قرن ششم هجری – ترجمهای فارسی از سندبادنامه نمود و این اثر پس از او شهرت بسیاری پیدا کرد. کتاب سندبادنامه در موضوع آداب کشورداری و رفتار با رعیت است و از حیث ترکیب و ساختمان شبیه کلیله و دمنه یعنی یک داستان اصلی که در ضمن آن حکایتها و قصص دیگری نیز میآید و آن داستان اصلی شبیه داستان سیاوش و سودابه و قصه یوسف و زلیخاست. سندبادنامه ظهیری سمرقندی که شامل یک حکایت اصلی و سی و سه حکایت فرعی است, علم اداره مملکت و رفتار با رعیت بیان شده است.
سبک قصه در قصه به مؤلف امکان داده است که حکایات متعدد تمثیلی را در اثر خود وارد کند که هدف کلی آنها پند و اندرز است. سمرقندی این کتاب را با استفاده از آیات قرآن، احادیث، ابیات و امثال فارسی و عربی، صنایع مختلف ادبی و … آنگونه که در آن دوره معمول بوده است، به نثر فنی آراسته است.