این کتاب با استفاده از تخیل نویسنده٬ گرفتاری ها و رنجهای یک خر را بازگو میکند. در ابتدای این داستان که از زبان خر نقل می شود٬ می خوانیم:
«من به یک کشاورز بد اخلاق و مغرور تعلق داشتم…اربابم تمام سبزیجات و میوههایی را که در طول هفته رسیده بودند٬ جمع میکرد و دررون سبدهایی بر پشت من گذاشته٬ مرا مجبور به طی کردن مسافت طولانی مینمود …با این وضع، من وقتی با زحمت میتوانستم حرکت کنم؛ این زن بدجنس بر پشت من، روی سبدها مینشست و مجبورم میکرد با همان حال تا بازار «لگل» که یک فرسنگ تا مزرعه فاصله داشت راه بروم.
این کار هر بار مرا بیش از حد عصبانی و ناراحت میکرد، ولی از ترس چوب خوردن جرأت بیان آن را نداشتم… .» کتاب «خاطرات یک خر» که در ۱۵ فصل نوشته شده٬ دارای یک ژانر تخیل آمیز است که از این حیث به نظر میرسد قابلیتهای زیادی برای فیلم نامههای انیمیشنی دارد. «بازار روز»٬ «مخفیگاه»٬ «آتش سوزی»٬ «مسابقه الاغها»«سردابها»و «دزدها»از جمله فصول تشکیل دهنده کتاب به شمار میآیند.