نام محصول : کتاب دیروز و امروز
نویسنده : سامرست موآم
مترجم : عبدالحسین شریفیان
کتاب دیروز و امروز، رمانی نوشته ی ویلیام سامرست موآم است که نخستین بار در سال 1946 به انتشار رسید.
داستان این رمان بیشتر در شهر ایمولا در ایتالیا می گذرد اما به شهرهای دیگر این کشور، همچون زادگاه ماکیاولی یعنی فلورانس در خلال رنسانس، نیز سر می زند. داستان به سه ماه از زندگی نیکولو ماکیاولی، سیاستمدار، فیلسوف و نویسنده ی فلورانسی در نخستین سال های قرن شانزدهم می پردازد.
ماکیاولی با چزاره بورجیا آشنا می شود؛ مردی که به الگوی او برای خلق مهم ترین اثرش، کتاب «شهریار»، تبدیل شد. اما این تمام ماجرا نیست و هجویه ای عاشقانه نیز در کتاب دیروز و امروز انتظار مخاطبین را می کشد، چرا که ماکیاولی در تلاش است تا همسر جوان میزبان خود در شهر ایمولا را اغوا کند؛ تلاشی نه چندان موفقیت آمیز که او را به فکر نوشتن اولین اثر کمدی خود می اندازد.
درباره کتاب دیروز و امروز
کتاب دیروز و امروز حاصل گردآوری مطالبی از آثار ماکیاولی و کتابهایی دیگر بوده است. داستان این رمان، در شهرهای مختلفی از ایتالیا میگذرد و زمان آن، در خلال رنسانس است.
رمان، به سه ماه از زندگی نیکولو ماکیاولی در نخستین سالهای قرن شانزدهم میپردازد. ماکیاولی با چزاره بورجیا آشنا می شود. این مرد، به الگوی ماکیاولی برای خلق و نگارش مهمترین اثرش، یعنی کتاب «شهریار»، تبدیل میشود.
این تمام ماجرا نیست. رمان سامرست موام، هجویهای عاشقانه نیز در خود دارد؛ چرا که ماکیاولی میکوشد همسر جوان میزبان خود در شهر ایمولا را اغوا کند؛ تلاشی نهچندان موفق که او را به فکر نوشتن اولین اثر کمدی خود میاندازد.
اما ماکیاولی کیست؟
نیکولو دی برناردو د ماکیاولی، فیلسوف سیاسی، شاعر، مورخ و نمایشنامهنویس مشهور ایتالیایی بود.
ماکیاولی زندگی خود را صرف سیاست و میهنپرستی کرد. با این حال برخی او را به حمایت از حکومت اقتدارگرا و ستمگر متهم میکنند. علت این اتهام، یکی از کتابهای ماکیاولی، به نام «شهریار» است.
او در ۳ مه ۱۴۶۹ در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد و در ۲۱ ژوئن ۱۵۲۷ از دنیا رفت.
خواندن کتاب دیروز و امروز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمانهای تاریخی پیشنهاد میکنیم.
درباره سامرست موام
ویلیام سامرست موام در ۲۵ ژانویه ۱۸۷۴ به دنیا آمد. وی داستاننویس و نمایشنامهنویس انگلیسی بود.
موام را اغلب با رمانها و داستانهای کوتاهاش میشناسند اما او نوشتن را با نمایشنامهنویسی آغاز کرد و همواره به نوشتن نمایشنامه نیز مشغول بود. وی پس از انتشار چند اثر ابتدایی خود، شروع به آموزش دیدن در زمینههای مختلفی مانند علوم، تاریخ و ادبیات کرد و در این مدت آثار نویسندگان بزرگ را بهدقت مطالعه و آنها را تحلیل کرد.
سامرست موام یکی از پرکارترین نویسندههای دوران خود بود. او اولین رماناش را در سال ۱۸۹۷ منتشر کرد.
این رمان، «لیزا لمبث» نام داشت؛ که با استقبال روبهرو شد و موقعیت موام به عنوان نویسنده را تقریباً تثبیت کرد. موام، پس از انتشار نمایشنامۀ «خانم فردریک» جایگاه ویژهای در تئاتر انگلستان پیدا کرد.
تجربۀ دیگری که در زندگی و آثار سامرست موام تأثیر زیادی داشت، جنگ جهانی اول بود.
او در این دوران به عنوان رانندۀ آمبولانس وارد جبهههای جنگ شد و پس از آن بود که نگرشاش به زندگی دیگرگون شد. نخستین اثری که سامرست موام تحتتأثیر جنگ نوشت، «پیرامون اسارت» نام داشت.
وی یکی از پرکارترین داستاننویسان قرن بیستم بود که در زمان حیاتاش میلیونها نسخه از داستانهای بلند و کوتاه و نمایشنامههایاش به زبانهای مختلف ترجمه و به فروش رفت. در سالهای دهه ۱۹۳۰ او پردرآمدترین نویسنده جهان بود.
برخی از آثار موام عبارتاند از: هفتمین گناه، شادیهای زندگی، حاصل عمر، کاتالینا، پرواز در تنهایی، مرد با عزت و شپی، ماه و شش پشیز، بر پردهای چینی، سفرنامۀ دن فرناندو، لرزش برگ و باران.
ویلیام سامرست موام در ۱۶ دسامبر ۱۹۶۵ در فرانسه درگذشت.
بخشی از کتاب دیروز و امروز
«اسبان بردر خانه بودند، یکی برای ماکیاولی و دو دیگر برای نوکرانی که با خود به همراه میبرد. پیرو که استرش را به دست یکی از نوکران سپرده بود تا برایش نگهدارد، در پی داییاش وارد خانه شد. ماکیاولی بیصبرانه به انتظار آمدنشان نشسته بود. با سلام و تعارفی کوتاه به پیشوازشان آمد.
گفت: «حالا باید حرکت کنیم.»»
ویلیام سامرست موآم، زاده ی 25 ژانویه ی 1874 و درگذشته ی 16 دسامبر 1965، نویسنده ی داستان کوتاه، نمایشنامه نویس و رمان نویس انگلیسی بود. او به دفعات در دهه ی 1930 نام خود را به عنوان پردرآمدترین نویسنده مطرح کرده است.
موآم پس از درگذشت والدینش در سن ده سالگی، توسط عموی نه چندان خوش اخلاق خود بزرگ شد. او که دوست نداشت مانند سایر اعضای خانواده، وکیل شود، حرفه ی پزشکی را برای خود برگزید اما اولین رمانش، چنان موفقیتی برایش به ارمغان آورد که بی درنگ پزشکی را رها کرد تا به نویسنده ای تمام وقت تبدیل شود.
موآم در زمان جهنگ جهانی اول با نیروهای صلیب سرخ همکاری داشت و در سال 1916 به سرویس جاسوسی انگلیس پیوست و در کشورهای سوییس و فرانسه خدمت کرد. او سفرهای مختلفی به هند و کشورهای جنوب شرقی آسیا داشت و تأثیر این سفرها در داستان های کوتاه و رمان های این نویسنده مشهود است.