نام محصول : کتاب زندگی نامه جبار باغچه بان
نویسنده : جبار باغچه بان
جبار باغچهبان، نامی آشنا در زمینهی آموزش زبان به ناشنوایان است. سی و ششمین اثر از مجموعهی زندگینامهها به شرح زندگی و فعالیتهای علمی و فرهنگی ایشان اختصاص دارد.
کتاب حاضر با گفتوگوی میان ثمینهی باغچهبان (دختر استاد)، محمدهادی محمدی، توران میرهادی، محمدرضا یوسفی و امید قنبری با موضوع ادبیات کودک و نقش استاد باغچهبان در این حوزه (در ایران) آغاز میشود.
در ادامه مختصری از سرگذشت استاد باغچهبان از زبان دختر ایشان بازگو میگردد. در این زندگینامه از روزهای دربند بودن باغچهبان در زندان ارمنستان به خاطر شرکت در زد و خورد میان ارامنه و مسلمانان قفقاز، تاسیس باغچهی اطفال (کودکستان) در تبریز و شیراز، ایجاد موسسهی کر و لالها در تهران و… سخن رفته است.
در ادامه کارنامهی فرهنگی و فهرستی از آثار تالیفی استاد، همچنین مقالات و کتابهایی که دربارهی ایشان مطلب دارند آمده است.
تصاویری از مرحوم باغچهبان به همراه دانشآموزانی که در مراکز مختلف با آنها کار کرده پایانبخش مطالب کتاب است.
جدّش از مردم تبریز یا ارومیه بود. او ابتدا در تبریز کودکستانی را تحت عنوان «باغچه اطفال» دایر کرد و به همان خاطر خود را باغچهبان نامید. او مدرسه ناشنوایان را در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفتهای زیاد از جمله رئیس فرهنگ وقت دکتر محسنی در تبریز دایر کرد.
این کلاس جنب باغچه اطفال باغچهبان در کوچه انجمن در ساختمان معروف به عمارت انجمن تاسیس شد. او از سال ۱۳۰۷ خورشیدی علیرغم دشواریهای وسیع چاپ و کلیشه، چاپ کتابهای ویژه کودکان را با نقاشیهایی که خود میکشید آغاز کرد.
یکی از کتابهای وی با عنوان «بابا برفی» توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده و شورای جهانی کتاب کودک آن را به عنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرد.
ثمین باغچهبان، ثمینه باغچهبان و پروانه باغچهبان، فرزندان جبار باغچهبان هستند. در تاریخ ۲۲ تیرماه ۱۴۰۰ شورای شهر تهران با نامگذاری خیابان فرعی از خیابان های شرق خیابان حجاب (مقابل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) به نام جبار باغچه بان موافقت کرد که با مخالفت فرمانداری شهر تهران رو به رو شد.
در برخورد با این مخالفت انجمن نویسندگان کودک و نوجوان با نوشتن بیانیه ای اعتراض خود را اعلام کرد. جبار باغچهبان چند سال هم در قفقاز، در مجله ملانصرالدین با مدیریت میرزا جلیل محمدقلیزاده، طنز نوشت و نشریهای طنز به نام لکلک را هم مدیریت و سردبیری کرد. تلفن گنگ با گوشی استخوانی نام دستگاهی است که توسط جبار باغچهبان در ۲۲ بهمن ۱۳۱۲ شمسی اختراع شد.
روش کارکرد آن به اینصورت است که شخص ناشنوا با گرفتن میله آن به دندان میتواند از طریق استخوان فک صورت، ارتعاشات صوتی را دریابد و بشنود. متاسفانه این دستگاه به دلیل بزرگی و عملی نبودن برای حمل و نقل هیچگاه به تولید انبوه نرسید.