ورود براي ارسال گزارش نياز است
نام کتاب : کتاب شاهکار یک هکر
نویسنده : فردریک فور سایت
مترجم : جلال رضایی راد
فرمت فایل : pdf
زبان : فارسی
فورسایت بر مبنای تحقیقات اجتماعی خود معتقد است که در جرایم بزرگ، بیش از اینکه به پیچیدگی روانی افراد تکیه کنیم باید به وسواس ها و دقت برنامه ریزی و توطئه چینی آنها توجه نماییم.
کتابهای او حاوی اطلاعات دقیقی راجع به پول شویی (رد گم کردن پولی به سبک مافیا) نحوه انتقال قاچاق اسلحه و مهمات از مرزهای بین المللی، سرقت استادانه هویت اشخاص (مرده و زنده) و غیره است. از دیدگاه او زندگی همچنان صحنه های بی رحمانه ای در پیش رو دارد و مردم عادی و بی گناه قربانیان آسانی برای افراد شریر به شمار می آیند.
«شاهکار یک هکر» نوشته فردریک فورسایت(-۱۹۳۸)، نویسنده برجسته انگلیسی است.
این کتاب ۳ داستان کوتاه از این نویسنده را در خود دارد. کتابهای فورسایت حاوی اطلاعات دقیقی راجع به پولشویی، نحوهی انتقال قاچاقی اسلحه و مهمات از مرزهای بینالمللی، سرقت استادانهی هویت اشخاص و غیره است.
از دیدگاه او، زندگی همچنان صحنههای بیرحمانهای در پیش رو دارد و مردم عادی و بیگناه، قربانیان آسانی برای افراد شریر بهشمار میآیند.
او میگوید دنیای ما ترکیب شده است از شکارچیهای انسان و شکارهای انسانی.
در بخشی از داستان «شاهکار یک هکر» از این کتاب میخوانیم: جنگ جهانی اول آمد و رفت و متعاقب آن، چهرهی دنیا تغییر کرد. در اواخر جنگ، بخت و اقبال سر برایان پس از نابودی سرمایهگذاریهایش در سهام سلطنتی راه آهن روسیهی تزاری به سال ۱۹۱۷ فروکش کرد.
در سال ۱۹۱۸نیز بریتانیا چهرهی اجتماعی تازهای به خود گرفت. نتیجهی این تحولات یکی هم این بود که از تعداد کارمندان آقای فوربیشر کاسته شد ولی میلیسنتگور برجای ماند.
او دیگر خدمتکار نبود بلکه مباشر منزل شده و مقامش بالا رفته بود.
در واقع او تنها کسی از خدمهی داخلی منزل بود که باقی مانده بود.
این بانوی سرایدار در هفت سال آخر عمر اربابش، به نگهداری از او همت گماشت و ارباب، خدمات او را هیچگاه از یاد نبرد و مد نظر قرار داد. آقای فوربیشر برای مستخدمهی باوفایش یک کلبه باقی گذاشت که تا آخر عمرش در آن زندگی کند و سرمایهای که با آن بتواند تا آخر عمر زندگی نسبتاً راحتی داشته باشد.
بقیهی دار و ندارش به حراج گذارده شد جز یک قطعه که در لیست حراجی قرار نگرفت و آن، همان تابلوی کذایی بود. بانوی سرایدار از اینکه آن تابلو در لیست حراجی به حساب نیامده بود، بسیار به خود بالید.