نام محصول : کتاب طبیب اجباری
نویسنده : ژان باتیست مولیر
مترجم : محمدحسن خان اعتمادالسلطنه

برگرفته از متن کتاب:
فصل اول: در خانه موسی
خانه محقری درمیان جنگل، واقع در حدود قریه فیروزآباد. به نظر می آید که عبارت از دو اطاق با در و پنجره است.
نصف یکی از آن دو اطاق را با یک نمد آهکی سه ذرعی فرش کرده و بعضی اسباب در چادر شب شطرنجی وصله دار پیچیده، تکیه آنرا به دیوار داده اند.
در یکی از طاقچه های این اطاق، سماور کج و معوج چرکی از حلبی و کتری سیاه و دو ایستکان لب پریده در دو نعلیکی بند زده و در کیسه شله قرمز کهنه بعضی اسباب دیده می شود که باید وافور و لوازم آن باشد.
در سایر طاقچه ها کاسه و بشقابهای بدل چینی یا کاشی آبی و یک غلیان کثیف گلی و در یک گوشه اطاق هم یک کلک شکسته اثاث البیت این خانه را تکمیل می نماید.
از اطاق دیگر که درش بسته شده صدای چند بچه می آید که صدای احمدی و حسنعلی و رقیه است که اطفال صاحب خانه اند و معلوم است که شکایت از گرسنگی دارند.
ضعیفه که نزدیک دم در، دست در بغل چومباتمه نشسته، شلیته گلی رنگ از چیت روسی در پا و پیراهن سرمه ای از متقال پوشیده، اسمش زلیخا، سنش چهل ولی مقبول و صاحب حسن است…
ژان باتیست پوکلن، که با نام مولیر شناخته می شود، زاده ی 15 ژانویه 1622 و درگذشته ی 17 فوریه 1673، نمایشنامه نویس فرانسوی بود.
مولیر پس از گذراندن تحصیلات اولیه به قصد فراگیری حقوق به دانشگاه رفت، اما عشق او به نویسندگی و نمایش مانعی برای فراگیری حقوق شد.
او پس از انصراف از تحصیل در رشته ی وکالت، با خانواده ی بژارت آشنا شد و با همکاری آن ها تماشاخانه ای را در پاریس تأسیس کرد.
مولیر در سال 1658 در پاریس به نوشتن نمایش نامه روی آورد و آثارش را خودش به روی صحنه برد.
او پس از مدتی تصمیم گرفت یک گروه سیار تشکیل دهد و در شهرهای مختلف فعالیت کند.
مولیر پس از سال ها زندگی سیار سرانجام به پاریس بازگشت.
فعالیت دیگر مولیر در زمینه ی کمدی سیاسی بود و او در این گونه از آثار، به مشکلات اجتماعی می پرداخت.
مولیر در سال 1673 به شکل غم انگیزی بر اثر بیماری سل، در حین اجرای یک نقش بیهوش شد و اندکی پس از آن که به خانه برده شد، در 51 سالگی درگذشت.























