نام کتاب : کتاب عرفان کابالا
نویسنده : آرش طوفانی
حاضر، به دنبال بررسی چگونگی پیوند یافتن و نحوه تعامل عرفان و سیاست نزد یهود است. در این راستا مؤلف در بخش اول کتاب ابتدا به تعریف دو واژه«عرفان» و «سیاست» پرداخته و سپس عرفان یهود و سنتهای اصلی آن نظیر«مرکاوا»، «کابالا» و « ژحسیدیسم» را مورد بررسی قرارمیدهد.
نویسنده در بخش دوم، با عنوان«عرفان سیاسی یهود»، در دو محور«فراماسونری و عرفان سیاسی یهود» و «آرمان مسیحایی و عرفان سیاسی یهود» بحث را پیشمیبرد. در انتهای این بخش نیز، به موضوع صهیونیسم از منظر عرفانی نگاه شده و نظرات موافقان و مخالفان عرفانی سیاسی آن برای استناد آوردهشدهاست.
عرفان شیطانی – کابالا
«عرفان» در معنای اصطلاحی اسلامی به شناخت خداوند متعال و تقرب جستن با نیت الهی بهسمت او توجه دارد. از نگاه حکیم بوعلی سینا (ره)، عارف کسی است که ضمیر خود را از توجه به غیر حق بازداشته و متوجه عالم قدس باشد تا نور حق بر وی بتابد. در طول زندگانی بشر، آدمی بهواسطه […]
«عرفان» در معنای اصطلاحی اسلامی به شناخت خداوند متعال و تقرب جستن با نیت الهی بهسمت او توجه دارد. از نگاه حکیم بوعلی سینا (ره)، عارف کسی است که ضمیر خود را از توجه به غیر حق بازداشته و متوجه عالم قدس باشد تا نور حق بر وی بتابد.
در طول زندگانی بشر، آدمی بهواسطه فطرت خداجو همواره در پی معبود و پروردگاری بوده تا محبت و احساسات خود را نثار وی کند بر این اساس، تجربه عرفانی بهمعنای عام آن در همه ادیان آسمانی رخ داده است، اما در گستره محدود و اختصاصی در عرفان با شاخههای متعددی مواجه میشویم، از جمله عرفان انفسی و عرفان آفاقی، عرفان الهی و غیرالهی، اتحاد با خدا، عرفان سلوکی و عرفان جذبی و… .
ادیان آسمانی علاوه بر تجربه عام عرفان دارای عرفان و سیر و سلوک مخصوص به خود نیز هستند، از جمله این عرفانها، عرفان مدعایی یهود یعنی «قبالا» یا کابالاست. در مورد قبالا سخن متفاوت است، اساساً از ابتدا بحث عمیقی بر سر عرفان بودن یا نبودن قبالا در میان علما وجود داشته است.
در مجموع، قبالا را تصوف یهودی میدانند که به عرفان سلوکی (عملمحور) قرابت و شباهت بیشتری دارد و هدف آن وارد کردن کیفیت ربالنوعی (بهترین فرد از نوع خود) در زندگی شخصی است. این در حالی است که چنین ادعایی در حقیقت صحت نداشته و کابالا، تفکری کاملاً غیرمذهبی و لائیک است. بهبیان دیگر، قبالا راه و روش همهجانبه عملی شیطان است که تصوف تنها ابزاری است در اختیار آن.
قبالا که بعدها در ارتباط با زبان انگلیسی «کابالا» نیز خوانده شد، از ریشه عبری «قَبِل» به معنی قبول کردن، پذیرفتن و سرسپردن نشأت گرفته است.
این کلمه نخستینبار در حدود قرن یازدهم میلادی در میان یهودیان اسپانیا و جنوب فرانسه رایج شد و بعد از دو قرن اولین آثار مکتوب قبالایی که بر تفسیر عرفانی بر پایه اسفار پنجگانه یهودی استوار بود، بهوجود آمد.
کابالا، از منظر یهودیان نقطه اوج علوم یهودی است و گاه باورها در مورد کابالا بهجایی میرسد که سیطره آن را از حدود یک آموزه شریعتمدار صرف، فراتر میبرد و به آن رنگ و بوی عرفانی تأثیرگذار، جذاب و بعضاً مخرب میدهد. این شکل کابالا که ریشه در مناسک و باورهای دیروز سردمدارانش دارد، مؤید جریان نرم و پنهانی است که نتایج سهمگین و خطرناکی را برای جامعه بشری به ارمغان میآورد.
هر چند در حدود هزار سال است که کابالا به شهرت رسیده و بهعنوان یک شبهعرفان مطرح شده است اما خود یهودیان کابالیست مدعیاند که این تفکر از ابتدای تاریخ پیدایش انسانها موجود بوده و در قلب بزرگان یهود، محافظت میشده است!با اینکه شکلگیری این تفکر بهمدتها قبل از قرن یازدهم میلادی بازمیگردد اما این تفسیر، غلط و غالی است.
زمانی که بنیاسرائیل یکتاپرستپس از بردارشان، حضرت یوسف (ع) وارد مصر شدند و در میان بتپرستان جادوگر به رشد و نمو پرداختند، این سرزمین دارای زبردستترین جادوگران بود و جادوگری در میان بتپرستان آن بهشدت رواج داشت.
از آیات قرآن کریم نیز چنین برمیآید که در زمان رسالت حضرت موسی (ع) بر قوم بنیاسرائیل، آنها یکتاپرست بودند.
بنابراین، بنیاسرائیل در میان بتپرستان مصر، یکتاپرستی خود را حفظ کرده بود، اما بهتدریج تحتتأثیر فضای مصر باستان تغییر ذائقه داده و گرایش به بتپرستی در میان آنها نیز پدیدار شد و خود را به اشکال مختلف نشان داد، تا جایی که در غیبت ۴۰ روزه حضرت موسی (ع) به پرستش گوساله سامری رویآوردند.
از طرفی صفات بیانشده درباره گوساله سامری، نشان میدهد که این گوساله در واقع، برداشتی از «هاثر» و «آفیس»، خدایان مشهور مصریان بوده است اما عامل دیگری که تأثیرپذیری بنیاسرائيل از کاهنان مصری را اثبات میکند، شباهت تأملبرانگیز تصوف برآمده از یهود یعنی کابالا با نظام کاهنان مصر است که هر دو سِری، مخفی و درونی بوده و اساسشان بر پایه جادوگری استوار است.
این امر را میتوان در توضیح کابالا درباره آفرینش یافت که با آنچه در تورات آمده، کاملاً متفاوت است و بیشتر با تفاسیر مادیگرایانه کهن در ارتباط است. «مورات اُزجن»، فراماسون ترک در اینباره میگوید: پیداست که کابالا سالها قبل از تورات بهوجود آمده است.
مهمترین بخش کابالا، نظریهای درباره پیدایش جهان است. این تئوری با داستان آفرینش مذاهب توحیدی بسیار متفاوت است… بنابراین، کابالا از مذهب یهود بسیار فاصله دارد و بیشتر با مذاهب مرموز و کهن شرق مرتبط است.