نام محصول : کتاب مردان کوچک
ادامه کتاب پر طرفدار زنان کوچک
نویسنده : لوئیزا می آلکوت
مترجم : چیستا یثربی ، فرشته موثق نژاد

رمان «مردان کوچک» نوشتهی لوئیزا می آلکوت، دنبالهای دلنشین بر رمان مشهور زنان کوچک است.
اثری که در آن، آلکوت دوباره به سراغ شخصیتهای محبوبش میرود، اما این بار در فضایی تازه، با دغدغههایی متفاوت و نگاهی عمیقتر به آموزش، تربیت و رشد کودکان. این رمان تصویری گرم و انسانی از یک مدرسهی کوچک خانوادگی ارائه میدهد که در آن عشق، فهم، نظم و آزادی در کنار هم معنا پیدا میکنند.
داستان در پلامفیلد، خانهای است که اکنون به مدرسهای برای پسران تبدیل شده و توسط جو مارچ، یکی از خواهران مارچ در رمان پیشین، و همسرش فریتز بههمراه فرزندانشان اداره میشود.
جو که حالا از شور و طغیانهای جوانی فاصله گرفته، در نقش مادری مهربان و آموزگاری دلسوز ظاهر میشود. او و همسرش، با نگاهی متفاوت به آموزش، تلاش میکنند محیطی بسازند که در آن، هر کودک بتواند در مسیر استعدادهای خودش رشد کند، نه صرفا در چارچوبهای خشک و قراردادی.
شخصیتهای اصلی، گروهی از پسران با پیشینههای مختلف هستند که هر یک با مشکلات، ویژگیها و تواناییهای خاص خود وارد این خانه میشوند.
از نت، پسر آرام و موسیقیدوست گرفته تا دن، پسری سرکش و پر از خشم که گذشتهای پر درد را پشت سر گذاشته است.
آلکوت، بهجای قضاوت کردن این شخصیتها، آنها را با نگاهی مادرانه و مشفقانه ترسیم میکند؛ نگاهی که به خواننده نشان میدهد هر رفتار خشنی، ریشهای دارد و هر کودک، شایستهی فرصتی دوباره است.
در طول داستان، ما شاهد رشد درونی این پسران هستیم؛ نه فقط از طریق درس و آموزش، بلکه از دل تجربههای سادهی زندگی روزمره: کار در باغ، نگهداری از حیوانات، دوستیها، اشتباهات و بخششها.
آلکوت در این رمان، بیش از آنکه به ماجراهای بزرگ بپردازد، به جزئیات کوچک اما تأثیرگذار زندگی توجه دارد.
او باور دارد که ساختن انسانهای بزرگ، از دل همین لحظات به ظاهر عادی شکل میگیرد.
یکی از ویژگیهای ارزشمند رمان، رابطهی صمیمی میان بزرگترها و کودکان است. جو و فریتز، نهتنها آموزگار، بلکه همراهانی واقعی برای بچهها هستند.
آنها راهنمایی میکنند، اما تحمیل نمیکنند.
اشتباهات را میپذیرند و بهجای تنبیه صرف، به اصلاح رفتار از راه محبت و درک متقابل باور دارند.
«مردان کوچک» در ظاهر، داستانی کودکانه و خانوادگی است، اما در لایههای زیرین خود، نقدی بر نظامهای آموزشی خشک و بیروح زمانه دارد.
آلکوت با الهام از تجربههای شخصیاش، الگویی متفاوت از آموزش ارائه میدهد؛ الگویی که بر پایهی عشق، آزادی، احترام به فردیت کودک و پرورش اخلاق بنا شده است.
این کتاب، نهفقط ادامهای بر قصهی زنان کوچک، بلکه بیانیهای لطیف و انسانی دربارهی تربیت نسل آینده است؛ کتابی که حتی امروز، همچنان حرفهای تازهای برای گفتن دارد.
لوئیزا می آلکوت، نویسنده ی آمریکایی، در سال ۱۸۳۲ در ژرمن تاون فیلادلفیای به دنیا آمد.در کودکی، خانواده ی او به بوستون نقل مکان کردند و او بقیه ی عمر خود را در آن جا گذراند.
پدر آلکوت مردی مومن و مذهبی و کارش آموزگاری در مدرسهای دینی و امور خیریه بود و خانواده ی فقیری را اداره میکرد.
سه خواهر به نامهای ابی گیل، الیزابت و آنا داشت که در رمان زنان کوچک تبدیل به سه خواهر جوزفین شده است.
اولین کتاب او مجموعه ای از داستان های پریان بود و مدتی هم برای آتلانتیک مانتلی، شعر و داستان کوتاه می نوشت.
در زمان جنگ داخلی آمریکا در بیمارستانی پرستار بود و نامه هایی که در آن دوران به خانواده خود می نوشت، بعد ها به صورت یک مجموعه منتشر شد.
مدتی هم سردبیر مجله ی کودکان بود.
آلکوت که عاشق پدرش بود، برای کمک به خانواده اش از همان نوجوانی به کار خدمتکاری و معلمی سرخانه مشغول شد و اولین اثرش را در 16 سالگی نوشت.
بعدها نیز برای کسب درآمد بیشتر هم داستان و رمان جدی نوشت و هم آثار بازاری.
ولی مشهورترین اثرش زنان کوچک بود که در سال 1868 نوشت و به دنبال موفقیت و استقبال مردم از آن، سه اثر دیگر در دنباله ی آن درباره ی شخصیتهای اصلی این اثر یعنی خانواده مارچ نوشت که عبارت بود از همسران خوب (1869)، مردان کوچک (1871) پسران جو (1886) و این آثار تا حدودی زیادی امنیت اقتصادی را در زندگی برایش به ارمغان آورد.























