نام محصول : کتاب مردی که حرف می زند
نویسنده : ماریو وارگاس یوسا
مترجم : قاسم صنعوی
کتاب مردی که حرف می زند رمانی از نویسنده اهل پرو و برنده جایزه نوبل ادبیات ماریو وارگاس لوسا است. داستان روایت زندگی دانشجویی است که زندگی متمدن را ترک می کند و برای بومیان آمریکایی تبدیل به “یک قصه گو” می شود.
این رمان غربزدگی مردمان بومی را از طریق مطالعات انسان شناسی نشان می دهد و این تصور را که فرهنگ های بومی غیرقابل تغییر هستند را زیر سوال می برد.
یوسا در این رمان هم به مانند تمام کارهایش، بار دیگر ثابت می کند که قصه گویی ماهر است که با استادی هرچه تمامتر فضاها و شخصیت های رمان خود را طراحی می کند و به پیش می برد.
رمان در روایت چنان پیشرو است که نیویورک تایمز آن را روشنفکرانه، اخلاقی، هنرمندانه در آن واحد و به گونه ای درخشان جذاب ترین و روان ترین کتاب وارگاس یوسا می داند.
در قسمتی از کتاب می خوانیم: پیش از آنکه متولد شوم فکر میکردم هر قومی باید عوض شود.
عادات ، ممنوعیت ها ، جادوها ی اقوام قوی تر را بپذیرد. خدایان و فرشتگان، شیطان ها و شیطانک ها ی اقوام فرزانه را از آن خودش کند.
به این ترتیب ما پاک تر میشویم. اما درست نبود. حالا میدانم که اینطور نیست.
آری این را از شما یاد گرفته ام. چه کسی با صرف نظر کردن از تقدیر خودش ، میتواند پاک تر و خوشبخت تر باشد؟ هیچ کس. ما همان که هستیم باقی خواهیم ماند . این طور بهتر است.
اگر کسی از وظیفه ای که به عهده اش گذاشته شده است دست بردارد و به وظیفه ی دیگری عمل کند روح خودش را از دست میدهد.
شاید کالبد خودش را از دست بدهد و بدون شک وقتی روحش را از دست داد ، نفرت انگیزترین موجودات،آزاردهنده ترین حیوانات در پیکر خالی او جای میگیرند.
ماریو بارگاس یوسا، در ۲۸ مارس سال ۱۹۳۶ در آرکیپای پرو به دنیا آمد. وی تنها فرزند پدر و مادرش بود و والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. ۱۰ سال اول زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند.
پس از آن که پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت.
دوران کودکی او با سختی سپری شد.
در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده ی نخستین رمانش را در ذهنش پروراند. نگرش داروین گرایانه ی او نسبت به زندگی حاصل تجربه ی همین دو سال است.
بارگاس یوسا در رشته ی هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته ی ادبیات درجه ی دکترا گرفت. وی در نوزده سالگی با خولیا اورکیدی، که یکی از نزدیکانش و هجده سال از او بزرگ تر بود، ازدواج کرد. ماریو بارگاس یوسا بیست ساله بود که اولین داستانش منتشر شد؛ داستان کوتاهی بود به اسم «سر-دسته ها» که در یکی از نشریات پایتخت به چاپ رسید.
اما راه درازی را در پیش داشت و شاید خودش هم آن قدر جاه طلبی نداشت که روزگاری نامش را در میان سه نویسنده ی بزرگ آمریکایی جنوبی ببیند.
امروز اما ادبیات پررونق آمریکای لاتین مدیون مارکز، فوئنتس و یوسا است.شهرت یوسا با نخستین رمانش، زندگی سگی آغاز شد.
رمانی که در آن به تجربه های سختش در خدمت نظامی پرداخت.
بدین ترتیب جهان خیلی زود با دوره ی طلایی ادبیات آمریکای لاتین آشنا شد. سرانجام، خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا در سال 2010 توانست جایزه ی ادبی نوبل را از آن خود کند.