نام محصول : کتاب کلکسیونر چشم
نویسنده : سباستین فیتسک
مترجم : زهره صبوحی زرافشان

چه آماده باشی چه نباشی او می آید…
همیشه به یک شکل است.
جسد یک زن با یک کرنومتر که به دست مرده اش متصل است پیدا می شود پدر پریشان، باید قبل از خفه شدن پسر ، بتواند فرزند خود را پیدا کند – و قاتل چشم چپ او را می گیرد.
الکساندر زورباخ ، پلیسی که روزنامه نگار شده است ، هر سه قتل کلکسیونر چشم را گزارش کرده است. اما این یکی متفاوت است.
کیف پول خود او در کنار جسد پیدا شده است و او اکنون مظنون است.
کلکسیونر چشم میخواهد که زورباخ بازی کند.
زورباخ دقیقا چهل و پنج ساعت و هفت دقیقه برای نجات جان یک پسر کوچک وقت دارد.
و شمارش معکوس شروع شده است …
کلکسیونر چشم با فصل آخر شروع می شود و تمام فصل هایی که در ادامه می آیند به صورت معکوس شماره گذاری شده اند.
داستان از زبان اول شخص و خود زورباخ روایت می شود.
یک داستان هیجان انگیز و معمایی که خواننده را با ریتم سریعش تا انتها میخکوب نگه می دارد.
سباستین فیتسک نویسنده و ژورنالیست آلمانی است که پس از انتشار اولین کتاب خود به نام درمان توانست به موفقیت قابل توجهی دست پیدا کند.
12 میلیون نسخه از کتاب های او در سراسر دنیا و 5 میلیون آن در آلمان به فروش رسیده است. او یکی از موفق ترین نویسندگان آلمان است.
ویژگی های کتاب کلکسیونر چشم
- پرفروش ترین رمان جنایی سال های اخیر اروپا
- نامزد جایزه ی فردریش کلاسه
قسمت هایی از کتاب کلکسیونر چشم
فرماندهی عملیات توی گوشی که تو گوش چپم بود فریاد زد:«شما چی کار می کنید؟
مثل این که کاملا زده به سرتان.» من به حرف های او توجهی نکردم.
هشت متر، قدم به قدم به او نزدیک و نزدیک تر می شدم.
«اوندین شاهکار خلقت بود آن قدر خوشگل که در خوشگلی همتا نداشت.
او دیوانه وار عاشق شوالیه هانس شد.»
اگرچه من از آن فاصله نمی توانستم خوب تشخیص بدهم اما تأیید می کنم که بدن لاغر و نحیف نوزاد کاملا پرس شد بود. او بیشتر شبیه یک متکایا یک ملافه ی پرچین یا حتا یک عروسک پارچه ای بود.
هر چند آن قدرها هم شانس با ما یار نبود و دوربین تصویربرداری حرارتی تأیید خوبی برای بدشانسی ما بود.
یک موجود زنده توی بغلش بود که می شد گرماش را حس کرد. من هنوز نمی توانستم او را ببینم اما صداش را می شنیدم.
صدای نوزاد شش ماهه ای که داشت گریه می کرد، از نفس افتاده بود اما همچنان گریه می کرد.
نیکی کله ی من را می کند چون خیلی به این مسئله حساس است.
همسر سابق من فقط از مغازه هایی خرید می کند که مواد طبیعی و ارگانیک دارند و هیچ گونه مواد شیمیایی در ترکیب آن ها نیست. نوشیدنی هایی که حاوی کافیین و مواد شیمیایی باشند در فهرست خرید او هیچ وقت دیده نمی شود.























