انسان و حیوان
عقیده فلاسفه در این باب اختلاف کلی دارد، چنان که بعضی به وجود روح حیوان قائل اند الا اینکه فرق روح انسان و حیوان را در درجات می دانند، در صورتی که عده دیگر قطعا منکر روح حیوان شده و می گویند: بر فرض انسان جسمأ با حیوان شباهت داشته باشد، ولی هرگز قوای معنوی او با حیوان قابل مقایسه نیست؛ و یک مسافت بعیدی آنها را از یک دیگر دور مینماید.
مابین این دو دبستان و نزد فردأفرد آنها هر ساعت عقیده مخصوصی ظهور می کند، از طرف دیگر علمای فن تاریخ طبیعی دو دسته شده و دائما در مشاجره و مناظره می باشند، زیرا که گروهی انسان را سر دسته حیوانات پستاندار می دانند و عده دیگر راضی نمی شوند انسان را در ردیف حیوانات اسم ببرند و می خواهند برای او یک مقام فوق العاده در بین موجودات قائل شوند.
پاسکال Pascal انسان را متوسط مابین فرشته و حیوان دانسته، و این عقیده کلیه حکما و متصوفین مشرق زمین است که هر گاه انسان پیروی شهوت و نفس بهیمی یا اهریمنی را بنماید، از حیوان هم مطابق «کالانعام بل هم اضل» پست تر است و اگر به مجاهدت تزکیه نفس حاصل کند و به وسیله ریاضت به مراتب عالیه و فضائل و کمالات برسد مقام او از فرشته نیز بالاتر خواهد بود. لکن این تعریف از طریق علمی خارج است و به ممیزی آن در نمی آید، و فقط در الاهیات جایز می باشد…..
در مورد صادق هدایت
صادق هدایت، در روز چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ هجری شمسی در خانوادهای سرشناس متولد شد. پدر او «هدایتقلیخان اعتضادالملک» از رجال سیاسی قاجار بود و مادرش «زیورالملوک»، دختر «حسینقلی مخبرالدوله»، از سیاستمداران نامدار دوره ناصرالدینشاه محسوب میشد. صادقخان فرزند ماقبلآخر خانواده خویش بود که تنها یک خواهر کوچکتر از خود داشت.
عیسیخان و محمودخان، دو برادر بزرگ صادق هدایت محسوب میشدند که با وجود برخورداری از طبع ادبی و هنری، در دستگاه سیاسی کشور با مناصب مختلف مشغول بهکار شدند. علاوه بر این، «سپهبد حاجعلی رزمآرا»، نخستوزیر محمدرضا پهلوی نیز شوهر «انورالملوک»، خواهر صادقخان بهحساب میآید.
تحصیلات
صادق هدایت در ۶ سالگی، تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه علمیه تهران آغاز کرد و در همین دوران با انتشار روزنامه دیواری «ندای اموات»، از قریحه ادبی خود رونمایی کرد. دوران دبیرستان وی در مدرسه دارالفنون، بهعلت بیماری چشمدرد متوقف شد و او بهالاجبار مدرسه را ترک کرد؛ اما یک سال بعد در مدرسه «سنلویی» که به فرانسویها تعلق داشت، تحصیلات خود را از سرگرفت.
هدایت اولین باب آشنایی خود را با ادبیات جهان، در مدرسه سنلویی توصیف میکند؛ جایی که با تعلیم فارسی به کشیش دبیرستان، از دانش او درباره ادبیات جهان بهره میبرد.
آغاز نویسندگی هدایت را میتوان از همین دوران و در پی علاقه وی به علوم غریبه و متافیزیک توصیف دانست. کمی بعدتر وی با انتشار نخستین مقاله خود در روزنامه هفتگی، نخستین گام را در راه هدایت شدن برداشت.
صادق هدایت در سال ۱۳۰۷، بهدلایلی که از آن سخن نمیبرد، اقدام به خودکشی کرد. وی خود را از پلی به رودخانه «مارن» فرانسه انداخت؛ کمک سرنشینان قایقی سبب شد تا قصه هدایت طولانیتر شود. نزدیکان او علت خودکشی نخست هدایت را پارهای از مسائل عاطفی نقل میکنند؛ هرچند خود در این رابطه با همان زبان طنز و زهرآگین به برادرش محمود هدایت مینویسد