مجموعه داستان «دزد و دلبر» از سه داستان کوتاه تشکیل شده که در فضای تهران معاصر در دهههای هفتاد و هشتاد شمسی میگذرد.
شخصیتهای این داستانها هر یک درگیر بخشی از موقعیتهای ویژهای هستند که زندگی در کلانشهر تهران پیش رو میگذارد.
دزد و دلبر
فضا و روابط خانوادگی در داستان اول، موقعیتهای دانشگاهی و دانشجویی در بحبوحهی خیزش جنبش اصلاحطلبی در داستان دوم و روایتی حول محور کار و شرایط کارکردن زنان جوان در داستان سوم شالودهی کلی این مجموعه را بر می سازد. هر چند که در نظر اول رویکرد رئالیستی این داستانها به واقعیت زندگی معاصر پررنگ است، اما حضور جریانی از آیینهای اجتماعی، حکایات هزارویک شبی و پیوندهای فرهنگی و منطقهای کیفیت عاطفی این رئالیسم را شکل بخشیده است.