نمایش به عنوان یک شیوه ارتباطی خاص ، در ابعاد گوناگون زندگی بشر را تحت تأثیر خود قرار داده است . تجربه نشان داده که این هنر در اعصار مختلف ابزار مناسبی برای برقراری تعاملات فرهنگی و مناسبات فکری، ملمو س ترین قالب برای طرح مضامین فلسفی و عقیدتی و مهم ترین طرق تعمق در موضوعات انسانی و کیهانی بوده است.
نمایش پدیده ای فراگیر و جهانشمول است . امروزه زندگی انسان به واسطه دستاوردهای تکنولوژیک ارتباطی، در محاصره و سیطره رسانه های نمایشی قرار گرفته است. صرف نظر از این رسانه های هم سو و وحدت یافته با اصول ارتباطی نمایش، می توان اشکال گوناگون بیان نمایشی را در هر جامعه ای سراغ گرفت.
هرچند ممکن است این اشکال بیانی با قالب مرسوم و پذیرفته شده نمایش تفاوت داشته باشند ، اما مؤلّفه های ماهوی چون نمایشگری (بازنمود) و مشاهده از جمله مشترکات بنیادین همه آن ها به حساب می آید.
به نظر می رسد نتوان جامعه ای را تصور کرد که در آن شکلی از بیان نمایشی حتی در ابتدای ی ترین سطح وجود نداشته باشد یا انسانی را یافت که در طول دوران زندگی خود در معرض پدیده نمایش قرار نگرفته و نتواند تعریفی ساده و پیش پا افتاده از نمایش ارائه دهد.