زندگینامه یک یوگی
پاراماهانزا یوگاناندا
کتاب زندگینامه یک یوگی روایتی زیبا از یک زندگی استثنایی و مقدمه ای عمیق در علم باستان یوگا و سنت مدیتیشن افتخارآمیز آن است. عمیقا الهام بخش ، در عین حال بسیار سرگرم کننده ، پر از شوخی های گرم و شخصیت های خارق العاده است. کتاب زندگینامه یک یوگی که به عنوان “یکی از 100 کتاب برتر معنوی قرن بیستم” انتخاب شده است ، به بیش از 30 زبان ترجمه شده است و در سراسر جهان به عنوان کتاب کلاسیک ادبیات مذهبی شناخته می شود. چندین میلیون نسخه فروخته شده است و پس از بیش از شصت سال چاپ مداوم ، همچنان در لیست پرفروش ها ظاهر می شود.
پاراهامسا یوگاناندا با صراحت ، شیوایی و ذکاوت جذاب ، شرح وقایع الهام بخش زندگی خود را می گوید: تجربیات کودکی قابل توجه او ، برخوردهایش با بسیاری از مقدسین و حکما در طی جوانی خود در سراسر هند در جست و جوی یک معلم روشنگر ، ده سال آموزش دیدم در حیطه ی زناشویی از یک استاد محترم یوگا ، و سی سالی که در آمریکا زندگی و تدریس می کرد. همچنین جلسات وی با ماهاتما گاندی ، رابیندرانات تاگور ، لوتر بوربانک ، ترگیس نویمان ، کلاله کاتولیک و دیگر شخصیتهای معنوی مشهور شرق و غرب در این کتاب ثبت شده است. نویسنده به وضوح قوانین ظریف اما مشخصی را در پس حوادث عادی زندگی روزمره و وقایع خارق العاده ای که معمولا معجزه خوانده می شوند ، توضیح می دهد. داستان جذاب زندگی او زمینه ای برای نگاهی نافذ و فراموش نشدنی به رازهای نهایی وجود انسان فراهم می کند
در سال ۱۹۴۶، یوگاناندا داستان زندگی خودا با عنوان زندگینامه یک یوگی را منتشر کرد. این کتاب به ۲۵ زبان ترجمه شدهاست. در ۱۹۹۹ یه عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب مهم معنوی در قرن ۲۰ توسط گروهی از نویسندگان که توسط ناشران فیلیپ زالیسکی و هارپر کولینز ترتیب داده شده بود، برگزیده شد. زندگینامه یک یوگی جستجوی معنوی یوگاناندا را برای روشن ضمیری شرح میدهد، به علاوه برخوردهایش را با اشخاص معنوی سرشناس همچون تریزا نیومن، آناندامویی ما، ماهاتما گاندی، برنده جایزه نوبل ادبیات رابیندرانات تاگور، دانشمند گیاهشناس نامی لوتر بوربنک (این کتاب به یادبود لوتر بوربنک قدیس آمریکایی اهدا میشود)، داانشمند هندی مشهور سر جاگادیش چاندرا بوس و برنده جایزه نوبل فیزیک سر رامان اشاره کرد. یکی از فصلهای قابل ذکر این کتاب «قانون معجزات» است، فصلی که توضیح علمی برای شاهکارهای به ظاهر معجره آسا میدهد. یوگاناندا مینویسد کلمه غیرممکن در واژگان بشری جایگاه چندانی ندارد.
این کتاب از زمان انتشارش مدیتیشن و یوگا را به بسیاری از اروپاییان و آمریکاییان معرفی کرد و طرفداران مشهور زیادی به ویژه در میان تجار و بازرگانان و شاغلان در عرصه سرگرمی دارد.
این کتاب را میتوان مقدمهای بر روشهای خداشناسی و حکمت معنوی شرق در نظر گرفت که تا سال 1946 میلادی تنها در دسترس عدهی معدودی قرار داشت. نویسنده ادعا میکند که نگارش این کتاب مدتها پیش از چاپ آن، یعنی در قرن نوزدهم پیشبینی شده بود.
درباره پاراهاماسا یوگاناندا
پاراهاماسا یوگاناندا راهبی هندی متولد پنج ژانویه 1893 میلادی در گوراخپور هند است که در تاریخ هفتم مارس سال 1952 میلادی در ایالت کالیفرنیای آمریکا درگذشت. او به عنوان فرزند چهارم از بین هشت فرزند خانواده دوران کودکی و نوجوانی پرفراز و نشیبی داشت که با مرگ مادرش در یازده سالگی همراه بود. یوگاناندا پس از پایان دبیرستان خانه را ترک کرد و به هرمیتاژ ماهاماندال در بنارس پیوست. اما آنجا جایی نبود که پاراهاماسا را راضی کند. زیرا او به دنبال خداشناسی و مراقبه بود، نه کار سازمانی. بنابراین جستجوی او برای یافتن مرشد خود ادامه یافت تا زمانی که با سوامی سری ملاقات کرد. او ده سال بعدی عمر خود را نزد سوامی سری شاگردی کرد. او در سال 2015 و مدتها پس از آنکه مدرکی همتراز با لیسانس را در رشته هنر کسب کرد، از سوی سوامی سری اجازه یافت تا نام خودش را انتخاب کند. سوامی یوگاناندا گیری در سال 1917 مدرسهای برای پسران تاسیس کرد که در آن تکنیکهای آموزشی نوین را با یوگا ترکیب میکرد. او سپس در سال برای برگزاری یک سخنرانی به بوستون دعوت شد و پس از آن موفق به برگزاری یک تور سخنرانی بین قارهای شد و آن را ادامه داد. او نخستین معلم بزرگ هندی بود که در آمریکا اقامت گزید و اولین شخصیت هندی برجستهای بود که به کاخ سفید دعوت شد. یوگاناندا از سال 1925 میلادی در لسآنجلس ساکن شد و روزبهروز بر شهرتش افزوده شد. او موسسههایی را تاسیس کرده و هزاران نفر را جذب کریا یوگا کرد.
چرا باید زندگینامه یک یوگی را بخوانیم؟
کتاب زندگی نامه یک یوگی کتابی الهامبخش و حاوی داستانهای جالب از یکی از شخصیتهای بزرگ معنوی هندی است که مطالعهی آن ضمن رقم زدن اوقاتی خوش برای خوانندگان بسیار آموزنده است. ترجمهی روان گیتی خوشدل نیز که نامی آشنا برای خوانندگان کتابهایی از این دست است، این کتاب را به گزینهای مطمئن برای مطالعه تبدیل میکند.
در بخشی از کتاب زندگی نامه یک یوگی میخوانیم:
«…بیست سال غاری نهان داشتم و روزی هیجده ساعت در آنجا مراقبه میکردم. آنگاه به غاری دورافتادهتر رفتم و بیستوپنج سال را در آنجا گذراندم و روزی بیست ساعت را در وصل و آگاهی کیهانی میماندم. نیازی به خواب نداشتم. زیرا همواره با خدا بودم. جسمم در آرامش هشیاری برتر بیشتر استراحت میکرد تا در خواب.»
«عضلات به هنگام خواب استراحت می کنند، اما قلب و ریهها و جریان خون پیوسته سرگرم کارند و استراحتی ندارند. در حالت هشیاری برتر همه اندامهای داخلی در تعلیقی جانبخش به سرمی برند و نیروی کیهانی میستانند. از این رو، سالهاست که خفتن را غیر لازم یافتهام. زمانی خواهد رسید که تو نیز خوابیدن را کنار خواهی گذاشت.»
حیرتزده گفتم:« وای بر من، پس از این همه سال مراقبه، هنوز مطمئن نیستید که مورد لطف پروردگار قرار خواهید گرفت. پس ما میرندگان بیچاره چه کنیم؟»
«فرزندم. مگر متوجه نیستی که خدا خود جاودانگی است؟ این توهم که با چهل وپنج سال مراقبه بتوان او را شناخت، انتظاری نامعقول است. به هر جهت باباجی به ما اطمینان خاطر داده است که اندکی مراقبه نیز ما را از هراس هولناک مرگ و وقایع پس از آن میرهاند. آرمان معنویات را بر سلسله جبالهای کوچک متمرکز مکن. آن را بر ستاره بینام و نشان توفیق الهی بیفکن. اگر بکوشی، به آنجا خواهی رسید.»