فیلم آموزش سیستم معاملاتی بانکی
How To Trade Like Banks | “Wyckoff Market Structure” Supply And Demand Trading Strategies
فیلم آموزش سیستم معاملاتی بانکی
بررسی حجم معاملات بانک ها
شاید یکی از معماهای شگفت‌آور در مورد بازار های جهانی (فارکس) این باشد که چرا بسیاری از معامله‌گران برای رسیدن به یک درآمد پایدار از معاملات فارکس تا این حد تقلا می‌کنند. پاسخ این سؤال بیشتر به آن بخش از اطلاعات بازمی‌گردد که تاکنون از چشم معامله‌گران پنهان مانده است. پس از 20 سال کار در بانک‌های سرمایه‌گذاری که در بیشتر آنها به عنوان معامله‌گر ارشد مشغول بودم، اکنون پاسخ این معما برای من آشکار شده است: “همه چیز در نحوه تصمیم‌گیری و اجرای معاملات معامله‌گران در بانک‌ها خلاصه می‌شود.”
شاید از خود بپرسید: چرا؟. در پاسخ، بد نیست بدانید سفته‌بازان و معامله گران خرد 95% و معامله‌گران بانک تنها 5% از کل معامله‌گران فارکس را تشکیل می‌دهند؛ اما همین 5 درصد اندک، مسئول 92 درصد از حجم کل معاملات هستند. بنابراین اگر نمی‌دانید که بانک‌ها چگونه معامله می‌کنند، پس باید بگویم شاید دارید در مسیر اشتباهی گام برمی‌دارید.
بانک ها چگونه معاملات را انجام می‌دهند؟
بانک‌ها معمولاً هفته‌ای دو الی سه معامله برای حساب‌های معاملاتی خود انجام می‌دهند. این معاملات همان‌هایی هستند که در پایان سال مورد بررسی قرار می‌گیرند تا مشخص شود که آیا بانک شایستگی دریافت امتیاز ویژه را دارد یا خیر.
بنابراین همان‌گونه که احتمالا تاکنون متوجه شدید معامله‌گران در بانک‌ها تمام روز خود را صرف انجام معاملات تصادفی اسکالپینگ نمی‌کنند تا کمی پول دربیاورند. آنها در روش انجام معاملات خود قواعدی دارند و تنها زمانی وارد معامله می‌شوند که همه چیز از نظر تکنیکال و فاندامنتال مهیا باشد. این تمام چیزی است که باید بدانید!
این پروسه از دیدگاه تحلیل تکنیکال بسیار ساده است. بیشتر اوقات، وقتی چارت‌های آن دسته از مشتریانی را می‌بینم که به سراغ ما می‌آیند، بهت زده می‌شوم. عموما می‌بینم این افراد اغلب درگیر چندین و چند اندیکاتور ریاضیاتی هستند که نه تنها چند ساعت تأخیر زمانی دارند بلکه غالباً با یکدیگر نیز در تناقض هستند. داشتن این نوع دیدگاه و انجام معامله با این نوع اندیکاتورها شاید به منزله سریع‌ترین راه برای از بین بردن سرمایه معاملاتی شما باشد.
نکته‌ای که باید بدانید این است که نمودارهای معامله‌گران بانک‌ها اصلاً شبیه نمودارهای این افراد نیست بلکه کاملاً برعکس آن است. تمام چیزی که می‌خواهند بدانند این است که سطوح مهم کجا قرار دارند. فراموش نکنید که اندیکاتورها به این منظور تهیه شده‌اند که مسیر حرکت بازار را پیش‌بینی کنند.
در واقع همه چیز برای این معامله‌گران در سطوح مقاومت و حمایت خلاصه می‌شود. هیچ پیچیدگی در نحوه تصمیم‌گیری این نوع معامله‌گران وجود ندارد و همه‌چیز واضح و شفاف است. سطوح کلیدی ساده، مؤثر و مشخص هستند. البته من اینجا قصد صحبت در مورد تمام جزئیات نقاط ورود آنها به بازار را ندارم اما باید این مسئله را گوشزد کنم که این نقاط ورود آن جایی نیست که شما فکر می‌کنید. خطوط روند تنها برای این است که سطوح مقاومت و حمایت را تشخیص دهیم. با این حال، ورود به بازار خود مبحث دیگری است که باید به آن جداگانه رسیدگی شود.
فاندامنتال های اقتصادی را جدی بگیرید
جنبه اصلی تصمیمات معاملاتی بانکدارها از فاندامنتال‌های اقتصادی ناشی می‌شود. زمینه فاندامنتال بازار خود از سه حوزه اصلی تشکیل می‌شود و به همین دلیل است که گاهی تشخیص جهت حرکت بازار کمی دشوار به نظر می‌رسد.
زمانی که رویدادهای سیاسی با زمان انتشار بیانیه‌های بانک مرکزی تداخل پیدا می‌کنند، مسیر حرکت قیمت ارز تا حدی غیر قابل پیش‌بینی می‌شود؛ اما زمانی که پای مسائل سیاسی در میان نباشد و سیاست‌های اتخاذ شده از سوی بانک مرکزی مطابق با داده‌های اقتصادی پیش رود، آن موقع است که ارز مسیر واقعی خود را پیدا می‌کند و روندهای بزرگ شکل می‌گیرند. این همان چیزی است که معامله گران بانک در انتظار آن هستند.
جنبه فاندامنتال بازار بسیار پیچیده است و اشراف کامل به آنها به سال‌ها زمان نیاز دارد. این مبحث شامل حوزه بزرگی می‌شود که ما نیز در طی کارگاه آموزشی دو روزه خود بر روی آن تمرکز می‌کنیم تا مطمئن شویم که معامله گران درک کاملی از هر حوزه دارند. درصورتی‌که بتوانید اشراف کاملی به این حوزه دست یابید، به راحتی می‌توانید به موفقیت طولانی‌مدت دست‌یابید، زیرا با تحلیل دقیق این حوزه می‌توانید مسیر واقعی حرکت ارز را کشف کنید.
کسب درآمد در زمان انتشار اخبار
معاملات در زمان انتشار داده‌ها طی دو مرحله امکان‌پذیر می‌شود. اول شما باید به یک درک عالی از عوامل فاندامنتال و نحوه تأثیرگذاری انتشار این داده‌ها بر بازار دست یابید. در مرحله دوم شما باید با نحوه اجرای دقیق و بدون تردید معاملات آشنا شوید. اگر بتوانید بر این جنبه معاملات کنترل داشته باشید و اطمینان لازم برای معامله در زمان رویدادها را داشته باشید، توانایی لازم برای افزایش سرمایه خود را بدست خواهید آورد.
به یک سیستم مدیریت سرمایه نیاز دارید
برای اینکه بتوانید واقعا موفق شوید، به یک سیستم مدیریت سرمایه کامل نیاز دارید که در طی دوران عدم قطعیت نه تنها از سرمایه شما حفاظت کند؛ بلکه به رشد آن نیز کمک می‌کند. این به منزله طرح توجیهی کسب و کار شما است، از این رو، بسیار مهم است که ابتدا آن را برای خود شفاف‌سازی کنید.
معامله گری تمام وقت درست یا اشتباه؟
می‌توانم به جرات به شما بگویم که اکثر معامله‌گران بانک‌ها بیشتر ساعات روز را در اتاق‌های معامله به صحبت با دیگر معامله گران مشغول هستند یا با کارگزاران وقت صرف ناهار می‌کنند. آنها به ندرت بیشتر از چند ساعت پای کامپیوتر می‌نشینند. شما نیز باید چنین دیدگاهی داشته باشید؛ و این در صورتی امکان‌پذیر است که شما جنبه‌های تکنیکال و فاندامنتال بازار را درک کنید و یک سیستم مدیریت سرمایه کامل و حرفه‌ای در اختیار داشته باشید.
از این پس، تنها چیزی که بدان نیاز دارید، تنها درک استراتژی‌های کلیدی و زمان استفاده از این استراتژی‌ها است. به من اعتماد کنید. اگر با نحوه انجام معامله توسط معامله گران بانک آشنا باشید، رشد سرمایه شما نسبت به هر زمان دیگری بیشتر خواهد بود.
سخن پایانی و نتیجه گیری
ازاین‌رو، برای نتیجه‌گیری باید اقرار کرد که هیچ اسرار معجزه‌واری برای انجام معامله در فارکس وجود ندارد. هیچ اندیکاتور یا ربات خاصی وجود ندارد که قادر به پیش‌بینی حرکات بازار باشد. تنها باید بدانید که بازیگران بزرگ (بانکداران) چگونه بازار را تحلیل و براساس آن معامله می‌کنند. موفقیت شما در بازار در گرو اشراف کامل بر این ویژگی‌هاست.
پول درآوردن از طریق معامله‌گری و سرمایه‌گذاری در بازارها هیچ‌گونه تفاوتی با پول درآوردن از طریق خرید و فروش هر چیز دیگر در زندگی ندارد؛ بنابراین اصول کار همواره یکسان است. تنها تفاوت میان Costco (شرکت خرده فروشی) و JPMorgan (غول خدمات مالی) در کالایی است که می‌فروشند و نه شیوه کار و درآمدزایی آنها. کاستکو کالاها را در مقیاس عمده‌فروشی می‌خرد، قیمت آن را کمی بالاتر می‌برد و در قیمت خرده‌فروشی به ما می‌فروشد.
جی پی مورگان نیز سهام و اوراق را در قیمت عمده‌فروشی می‌خرد، قیمت آن را کمی بالا می‌برد و در قیمت خرده‌فروشی به ما می‌فروشد. می‌بینیم مدل کسب و کار در هر دو دقیقا یکسان است و تنها چیزی که تفاوت دارد، محصولات است.
