روانشناسی تودهای و تحلیل اگو
زیگموند فروید
کتابهای روانشناسی یکی از جذابترین حوزههای کتاب هستند. بدون شک هیچ نویسندهای در حوزهی روانشناسی به اندازهی زیگموند فروید تاثیر گذار نبوده است. فروید با معرفی کردن دیدگاه جدیدی به روان انسان تواست لقب پدر روانکاوی را برای خود به ارمغان بیاورد. او با ارائه کردن دیدگاه تحلیلی به روان انسان توانست دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه را معرفی کند. فروید روان انسان را به سه بخش تقسیم کرد. این سه بخش عبارتاند از اید، اگو و سوپراگو.
اید بخشی از روان است که مسئول لذتهای انسانی شناخته میشود. اگو بخش حقیق روان انسان است، اگو در واقع بخش کنترلگر فرد شناخته میشود، چیزی شبیه به وجدان. سوپراگو بخشی از روان انسان است که در قید و بند اخلاقیات است، این بخش در واقع مسئول تنبیه و توجیحات جامعهای است که فرد در آن زندگی میکند.
درباره کتاب روانشناسی تودهای و تحلیل اگو اثر زیگموند فروید
در مقدمهی این کتاب آمده است: «فروید کتاب روانشناسی تودهای و تحلیل اگو را در سال ۱۹۲۱ نوشت. دوازده سال پیش از به قدرت رسیدن هیتلر و پیش از شکلگیری جنبش نازیسم در آلمان. بااینحال، این کتاب را میتوان پیشگوییای حیرتآور از ظهور فاشیسم و نازیسم در اروپا دانست. فروید در روانشناسی تودهای با دقتی استادانه پیوندهایی را که منجر به شکلگیری و تداوم توده میشود ترسیم کرده است.
اما کتاب از جهتی دیگر نیز اهمیت بسیار دارد. فروید در ابتدای روانشناسی تودهای وجود تمایز میان روانشناسی فردی و روانشناسی تودهای را رد میکند و سراسر مقاله نمونهای درخشان از بهکارگیری مفاهیم روانکاوانه در توضیح پدیدهای اجتماعی است. این همان کاری است که فروید در کتابهای دیگر نظیر موسی و یکتاپرستی تمدن و ناخرسندیهای آن, توتم و تابو و آیندهی یک توهم نیز انجام میدهد.
اما صورتبندی آگاهانهی استفاده از مفاهیم روانکاوانه برای پدیدههای اجتماعی نخستین بار درروان شناسی تودهای بهروشنی طرحشده است. فروید خود در نامهای که به همراه نسخهای از کتاب برای رومن رولان ارسال کرده مینویسد: «این کتاب را بهطور خاص موفقیتآمیز نمیدانم. اما گمان میکنم که راهی باز میکند که میتواند از تحلیل فرد به فهم جامعه برسد.»
درباره فروید
زیگموند فروید، روانشناس و متفكر معاصر اتریشی غیر از آثار بزرگ و تخصصی خود مثل تعبیر رویا كه عمدتا به حوزه روان شناسی اختصاص یافته است، همواره به مسائل تاریخی و ادبی و اجتماعی نیز توجه داشته و كوشیده با نگرش عمیق و تاثیرگذاری كه در روانكاوی وضع كرده، پدیده های اجتماعی را نیز مورد بازنگری قرار دهد، كاری كه بعد از او از طریق روانكاوان و اندیشمندان فراوانی پی گرفته شده است.
روانشناسی توده یی و تحلیل اگو كه در سال 1921 یعنی دوازده سال پیش از به قدرت رسیدن جنبش نازیسم در آلمان منتشر شده است، یكی از این آثار است. او در ابتدای این كتاب كه اخیرا توسط سایرا رفیعی ترجمه شده و به همت نشر نی منتشر شده است، تمایز میان روانشناسی فردی و روانشناسی توده یی را نفی می كند و به توضیح پدیده یی اجتماعی از منظر روانكاوی می پردازد.
این همان كاری است كه او در آثار دیگرش مثل موسی و یكتاپرستی، تمدن و ناخرسندی های آن، توتم و تابو و آینده یك توهم انجام می دهد. با این تفاوت كه صورت بندی آگاهانه استفاده از مفاهیم روانكاوانه برای توضیح پدیده های اجتماعی نخستین بار در روانشناسی توده یی صورت می گیرد. او خود در نامه یی كه در مورد كتاب به رومن رولان نویسنده می نویسد، تاكید می كند كه «گمان می كنم كه (این كتاب) راهی باز می كند كه می تواند از تحلیل فرد به فهم جامعه برسد».
روانشناسی توده یی در مجموعه آثار فروید و از دید تاریخ روانكاوی نیز جایگاه خاصی دارد. مفهوم اگو ایده آل كه بعدها فروید آن را سوپر اگو نا نهاد برای نخستین بار در درباره خودشیفتگی و به شكلی بسیار فشرده و مختصر طرح شد. این مفهوم در روانشناسی توده یی بسط پیدا كرد و بنیانی شد برای نظریه ساختاری ذهن-متشكل از ایده، اگو و سوپر اگو- كه در تحلیل ها جایگزین نظام توپوگرافیك ذهن شامل ناخودآگاه، پیش آگاه و خود آگاه شد و فروید تا آخر از آن استفاده كرد.
این كتاب زمینه استفاده نظریه پردازان اجتماعی گوناگون را از روانكاوی فراهم آورد. مكتب فرانكفورت از رابطه دوجانبه روابط اجتماعی و روانشناسی فردی كه روانكاوی فروید مطرح ساخت بهره بسیار گرفت. برخی از مقالات تئودور آدرنو مثل نظریه فرویدی و الگوی تبلیغات فاشیستی و برخی مفاهیم مهم او چون شخصیت اقتدارگرا و نیز مقاله جامعه شناسی و روانشناسی متاثر از اثر فروید است.
جامعه شناسانی مانند تالكوت پارسونز نیز كه بر لزوم استفاده از روانكاوی در مطالعات جامعه شناختی تاكید داشتند، مفهوم سوپر اگو را نقطه تلاقی جامعه شناسی و روانكاوی دانسته اند؛ مفهومی كه برای نخستین بار در كتاب روانشناسی توده یی و تحلیل اگو آمده است.