
«زندگی و زمانه شاه» دی ماه سال ۱۳۸۷ روانه بازار کتاب در خارج از کشور شد؛ کتابی است به قلم دکتر غلامرضا افخمی، مدیر پروژه تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات ایران که انتشارات دانشگاه کالیفرنیا آن را منتشر کرد. کتابی درباره آخرین شاه ایران که نویسندهاش که در زمان سلطنت وی معاون وزیر کشور، استاد علوم سیاسی و معاون رییس دانشکدۀ اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه ملی بود، آن را «ثمره نه فقط سالها پژوهش بلکه ثمره زندگی سیاسی – اجتماعی خود و کسانی که در آن زمان در ایران بودند»، خوانده است.
زندگی و زمانه شاه
نویسنده از تولد محمدرضا پهلوی آغاز و فراز و فرودهای دوران سلطنت او را بررسی کرده و البته تحولات منتهی به انقلاب سال ۵۷ حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده، چنانکه از ۲۶ فصل این کتاب، هفت فصل آن به مسأله انقلاب مربوط میشود. بخش پایانی کتاب هم به خروج محمدرضا شاه از ایران و مرگ وی میپردازد.
درباره نویسنده زندگی و زمانه شاه بیشتر بدانیم:
غلامرضا افخمی پژوهشگر و رئیس گروه تحقیقاتی علوم اجتماعی و مطالعات بینالمللی در مؤسسه مطالعات ایرانشناسی است.
او پیش از انقلاب ۱۳۵۷ استاد کرسی علوم سیاسی در دانشگاه ملی بود.
از سال ۱۳۵۷ وی به پژوهش و نگارش در بنیاد مطالعات ایران در واشینگتن مشغول است.
افخمی درباره کتابش گفته است: «عنوان کتاب، یعنی “زندگی و زمانه شاه”، عنوانی است از نظر ارزشی بیطرف و غیرمتعهد.
در متن کتاب “زمانه” بر “زندگی” پیشی دارد؛ به این معنا که این تاریخ دورهای است
و تاریخ کسانی در آن دوره است که در اوضاع ایران تأثیر گذاشته بودند.
موافق یا مخالف. عملا سفر مردم ایران است در طی زمان؛ در درازای زمان.»

خلاصه ی کتاب
در این کتاب برای دوستان، دشمنان، مقامات و مخاطبان ایرانی و غیرایرانی شاه، امکان بیان آنچه با شاه تجربه کردهاند
و بیان نظرات خودشان دربارۀ او، فراهم آمده است.
این روایت با قرار دادن شاه در تعامل با محیط زندگیاش، خواننده را تشویق میکند
که خود دربارۀ ویژگیها، شخصیت و عملکرد شاه نتیجهگیری کند
و اگر داوری لازم باشد نه در جوی آرمانی بلکه در بوتۀ آزمایش زندگی، با توجه به گذشته و آینده ایران، دربارۀ او به قضاوت بنشیند
این روایت در پنج بخش تنظیم شده است: پدر و پسر، دوران دشوار، دوران شکوفایی، انقلاب و طنز، و تبعید.
این روایت با تجربههای دوران کودکی محمدرضا آغاز میشود که به شکلگیری شخصیت و خلق و خوی او کمک کرد،
و از همه مهمتر در این زمینه نفوذ پدرش بر او و همچنین تأثیر دایۀ ایرانی، معلم سرخانۀ فرانسوی، و تحصیل در “لو روزه” است.
بخش دوم به نخستین دهۀ نشستن شاه بر تخت سلطنت اختصاص یافته است
آموزش عملی وی در هنر پادشاهی در دورهای که او با چالشهای اشغال ایران، جنبش جداییطلب در آذربایجان، ملی کردن نفت و کودتا روبرو شد.
بخش سوم با قرارداد کنسرسیوم آغاز میشود و برداشت
شاه از عدالت و دیدگاه او در مورد آینده و مواضع سیاسی و خط مشیهای وی در عرصههای داخلی و بینالمللی مطرح میشود.
برنامه سوم و چهارم حجم زیادی از سرمایه های دولتی را به بخش های مختلف اقتصاد هدایت کردند. اقتصاد نیرو و توانی شگفت آور پیدا کرد. رشد صنعتی سالانه به ۱۵ یا ۱۶ درصد رسید، که فقط کره جنوبی به پای آن می رسید و تنها سنگاپور از آن جلوتر بود. مدیریت و سازماندهی جدیدی در جریان بود که واحدهای تولیدی قدیمی را احیا می کرد و واحدهایی جدید را راه می انداخت. کمک به منطقی تر شدن بخش خصوصی و رشد آن به سیاست رسمی بدل شد. وزارت اقتصاد معیارهایی را تعیین کرد و پیش از درخواست کمک مالی خواستار بررسی در مورد عملی بودن طرح ها شد، که هردو به توجیه افکار مربوط به فناوری، بازارها و سودآوری کمک می کرد. پیوندهای افقی و عمودی بین صنایع آکار و رفته رفته در برنامه توسعه دخالت داده شد.
برنامه ششم، که هرگز اجرا نشد، از برنامه آمایش سرزمین الهام گرفت، هشدارهای آن را قبول کرد و ضوابط و هنجارهای آن را به کار گرفت. در این برنامه استفاده از درآمدهای ناشی از نفت و گاز برای توسعه بخش های غیرنفتی راهبردی حیاتی به شمار آمده بود. برنامه ششم پیشرفتی جامع را براساس پیروی از توصیه های برنامه آمایش سرزمین در نظر داشت که تاکید آن بر توسعه انسانی و اجتماعی بود. می گفت رشد سریع به عدم تعادل بین گروه ها، منطقه ها و بخش های اقتصادی می انجامد. در رشد متعادل، ساختار اجتماعی حمایت می شود و محرومان از تخصیص عادلانه ی منابع سود می برند، به گونه ای که نیازهای اولیه و انسانی تمام افراد برآورده می شود. سرمایه گذاری در زمینه بهداشت، آموزش، مسکن، رفاه اجتماعی، فرهنگ و هنر، و توسعه شهری و روستایی در بالاترین اولویت قرار دارند. تمام اینها ابزاری برای رسیدن به هدفی بود که “تمدن بزرگ” نامیده می شد. تمدن بزرگ کتابی بود که شاه آن را در سال ۱۳۵۶ و پیش از سرنگونی تاج و تختش منتشر کرد و رویایی بود که در سراسر زندگی مسیر کار و کوشش او را تعیین می کرد. دیدگاهی در مورد آینده براساس میراث فرهنگی ایران.